تاثیر الگوهای مشاوره ای در کاهش میزان آسیب های جتماعی و روانی دانش آموزان مقطع راهنمایی استان همدان
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 39
عنوان پژوهش :
تاثیر الگوهای مشاوره ای در کاهش میزان آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مقطع راهنمای استان همدان در سال تحصیلی 83-1382 .
2-مقدمه :
قرن بیستم ، قرن شگفتی هاست . اختراعات ، اکتشافات بی شمار و پیشرفت علم و صنعت برای افراد چند قرن پیش قابل تصور نبوده است . در آغاز قرن مذکور ، پیشرفت حیرت انگیز علم و صنعت که همزمان با پژوهشهای متعدد در رشته های مختلف علوم رفتاری برای پی بردن به علل اعمال نادرست و ناپسند بوده است زندگی توأم با آرامش و امنیت را به جامعه بشری نوید می داد .
دیری نپائید که با ازدیاد سرسام آور بزهکاری و اعمال ضد اجتماعی که حاکی از بی رحمی و شقاوت ، بی تفاوتی به مبانی مذهبی و اصول اخلاقی و آداب و رسوم و قوانین و مقررات اجتماعی بود ، آثار شوم ترقی تمدن و پیشرفت صنعت را که بدون پذیرش مسئولیت وجدانی و اخلاقی بود آشکار نمود . پدیده مذکور بر نوجوانان و جوانان بیش از بزرگسالان اثر مخرب داشته است . در دوره شروع بلوغ، نوجوان می خواهد بداند چه شأن و منزلتی در اجتماع دارد و نقش خود را چگونه باید ایفا نماید . نوجوان در تلاش برای تحقق بخشیدن به خواسته های درونی و ارضاء خاطر خویش به اعمال خشن دست می زند و گاهی با مخاطراتی مواجه می گردد .
خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن در نظام آموزشی فعلی
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 34
مقدمه
اگر تاریخ را ورق بزنیم و جوامع مختلف را مورد کنکاش قرار دهیم ، نهادهای متعددی را در آن جوامع خواهیم یافت که کارشان آموزش دین بوده است و ما نتیجه می گیریم که « دین » همزاد انسان و یک نیاز قطعی و واقعی برای او بشمار می آید و انتقال آن به نسل های آینده در زمره انتقال میرا ث فرهنگی جوامع است لذا در پی آن آموزش دین نیز یک مسأ له ویژه می شود ، زیرا این مسأله یک گرایش عمومی برای اولیاء است که دین خود را مثل هر میراث دیگر به فرزندان خویش انتقال دهند ، ماده 26 اعلامیه حقوق بشر این اولویت را در انتخاب نوع تربیت ، برای اولیاء به رسمیت می شناسد و علاوه بر آن معلمان بیشماری هستند که آموزش دین را بعنوان رسالتی اصلاح طلبانه دنبال می کنند بعلاوه بر آنکه کنجکاوی در باره دین و گرایش به آن یک رغبت قطعی و فطری در کودکان شناخته شده است که این علاقه و رغبت عموماً در سالهای پایانی دبستان بروز و شدت بیشتری پیدا می کند با این وجود آموزش درس دینی و قرآن در نظام آموزشی ما یک مسأله بسیار مهم و شایسته التفاف است که لاجرم باید به آن پرداخته شود و برای پرداختن به آن لازم است به سؤالاتی از قبیل ذیل پاسخ دهیم که درمعارف اسلامی کودک با چه ویژگیهایی توصیف شده ؟ کودکان مفاهیم دینی را چگونه می فهمند ؟ تربیت دینی مناسب فراگیران در سنین مختلف بایستی دارای چه خصوصیاتی باشد؟ کدام مفاهیم و احکام دینی برای آموزش به دانش آموزان دبستانی یا راهنمایی و یا .... مناسب است ؟ و آیا برنامه مه های فعلی تعلیم و تربیت دینی توانسته است آنطور که بایسته و شایسته است موفق باشد ؟ قطعاً برخورداری ازیک نظام تربیتی مطلوب در این مقطع نیازمند پاسخگویی به هر یک از سؤالات مذکور می باشد .
و از طرفی دیگر توجه به ویژگیهای روحی ، روانی و رفتاری فراگیران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخ گویی به سؤالات فوق و پی ریزی یک آموزش موفق در تربیت دینی امری اجتناب ناپذیر است چراکه فراگیران با ورود به دوره ابتدایی مواجه با یک تحول اساسی می شوند ، از نظر ظرفیت و توانائیها ی ذهنی ، برای کسب بسیاری از مسایل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بودن آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود با ورود فراگیران به این دوره ( ابتدایی ) علائق شدید بچه ها به وارد شدن به زندگی اجتماعی و دور شدن از محیط زندگی محدود دوره کودکی و همین طور آمادگی بیشتر بر ای سازگاری با محیظ و قبول قواعد و مقررات اجتماعی ، آنان را وارد مرحله جدیدی از زندگی می کند که همه حاکی از فرآیند تحولی است که عمدتاً به دلیل ورود فراگیران به دوره ابتدایی و دوره های دیگر و پاگذاشتن به محیط مدرسه و آموزش و پرورش رسمی ایجاد می گردد و از طرفی دیگر دوره ابتئدایی و سایر دوره های تحصیلی هر کدام متناسب با ویژگیها ی سنی ، ذهنی ، و رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و ....
خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن در نظام آموزشی فعلی
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 34
مقدمه
اگر تاریخ را ورق بزنیم و جوامع مختلف را مورد کنکاش قرار دهیم ، نهادهای متعددی را در آن جوامع خواهیم یافت که کارشان آموزش دین بوده است و ما نتیجه می گیریم که « دین » همزاد انسان و یک نیاز قطعی و واقعی برای او بشمار می آید و انتقال آن به نسل های آینده در زمره انتقال میرا ث فرهنگی جوامع است لذا در پی آن آموزش دین نیز یک مسأ له ویژه می شود ، زیرا این مسأله یک گرایش عمومی برای اولیاء است که دین خود را مثل هر میراث دیگر به فرزندان خویش انتقال دهند ، ماده 26 اعلامیه حقوق بشر این اولویت را در انتخاب نوع تربیت ، برای اولیاء به رسمیت می شناسد و علاوه بر آن معلمان بیشماری هستند که آموزش دین را بعنوان رسالتی اصلاح طلبانه دنبال می کنند بعلاوه بر آنکه کنجکاوی در باره دین و گرایش به آن یک رغبت قطعی و فطری در کودکان شناخته شده است که این علاقه و رغبت عموماً در سالهای پایانی دبستان بروز و شدت بیشتری پیدا می کند با این وجود آموزش درس دینی و قرآن در نظام آموزشی ما یک مسأله بسیار مهم و شایسته التفاف است که لاجرم باید به آن پرداخته شود و برای پرداختن به آن لازم است به سؤالاتی از قبیل ذیل پاسخ دهیم که درمعارف اسلامی کودک با چه ویژگیهایی توصیف شده ؟ کودکان مفاهیم دینی را چگونه می فهمند ؟ تربیت دینی مناسب فراگیران در سنین مختلف بایستی دارای چه خصوصیاتی باشد؟ کدام مفاهیم و احکام دینی برای آموزش به دانش آموزان دبستانی یا راهنمایی و یا .... مناسب است ؟ و آیا برنامه مه های فعلی تعلیم و تربیت دینی توانسته است آنطور که بایسته و شایسته است موفق باشد ؟ قطعاً برخورداری ازیک نظام تربیتی مطلوب در این مقطع نیازمند پاسخگویی به هر یک از سؤالات مذکور می باشد .
و از طرفی دیگر توجه به ویژگیهای روحی ، روانی و رفتاری فراگیران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخ گویی به سؤالات فوق و پی ریزی یک آموزش موفق در تربیت دینی امری اجتناب ناپذیر است چراکه فراگیران با ورود به دوره ابتدایی مواجه با یک تحول اساسی می شوند ، از نظر ظرفیت و توانائیها ی ذهنی ، برای کسب بسیاری از مسایل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بودن آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود با ورود فراگیران به این دوره ( ابتدایی ) علائق شدید بچه ها به وارد شدن به زندگی اجتماعی و دور شدن از محیط زندگی محدود دوره کودکی و همین طور آمادگی بیشتر بر ای سازگاری با محیظ و قبول قواعد و مقررات اجتماعی ، آنان را وارد مرحله جدیدی از زندگی می کند که همه حاکی از فرآیند تحولی است که عمدتاً به دلیل ورود فراگیران به دوره ابتدایی و دوره های دیگر و پاگذاشتن به محیط مدرسه و آموزش و پرورش رسمی ایجاد می گردد و از طرفی دیگر دوره ابتئدایی و سایر دوره های تحصیلی هر کدام متناسب با ویژگیها ی سنی ، ذهنی ، و رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و ....
تاثیر الگوهای مشاوره ای در کاهش میزان آسیب های جتماعی و روانی دانش آموزان مقطع راهنمایی استان همدان
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 39
عنوان پژوهش :
تاثیر الگوهای مشاوره ای در کاهش میزان آسیب های اجتماعی و روانی دانش آموزان مقطع راهنمای استان همدان در سال تحصیلی 83-1382 .
2-مقدمه :
قرن بیستم ، قرن شگفتی هاست . اختراعات ، اکتشافات بی شمار و پیشرفت علم و صنعت برای افراد چند قرن پیش قابل تصور نبوده است . در آغاز قرن مذکور ، پیشرفت حیرت انگیز علم و صنعت که همزمان با پژوهشهای متعدد در رشته های مختلف علوم رفتاری برای پی بردن به علل اعمال نادرست و ناپسند بوده است زندگی توأم با آرامش و امنیت را به جامعه بشری نوید می داد .
دیری نپائید که با ازدیاد سرسام آور بزهکاری و اعمال ضد اجتماعی که حاکی از بی رحمی و شقاوت ، بی تفاوتی به مبانی مذهبی و اصول اخلاقی و آداب و رسوم و قوانین و مقررات اجتماعی بود ، آثار شوم ترقی تمدن و پیشرفت صنعت را که بدون پذیرش مسئولیت وجدانی و اخلاقی بود آشکار نمود . پدیده مذکور بر نوجوانان و جوانان بیش از بزرگسالان اثر مخرب داشته است . در دوره شروع بلوغ، نوجوان می خواهد بداند چه شأن و منزلتی در اجتماع دارد و نقش خود را چگونه باید ایفا نماید . نوجوان در تلاش برای تحقق بخشیدن به خواسته های درونی و ارضاء خاطر خویش به اعمال خشن دست می زند و گاهی با مخاطراتی مواجه می گردد .
سیستم آموزشی غلط و محافظه کارانه خانواده و مدرسه
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 9
بخشی از متن
بعضی از موقع ها بررسی یک سیستم وقتی در خارج آن نشسته ای به مراتب ساده تر از موقعی است که در داخل آن با خود سیستم به کلنجار مشغول هستی . از موقعی که به کانادا امده ام احساس می کنم با توجه به مقایسه ای که می توانم فرهنگ ایران را با سایر فرهنگ ها کنم درک پیچیده تری از خواص فرهنگی ایران به دست آورده ام. در این نوشته سعی خواهم کرد به بعضی از مشکلات اصلی نظام آموزشی ایران بپردازم. این پردازش به معنی نفی بسیاری از صفات پسندیده ایرانی ها نیست، بلکه نگاه به مشکلات و حل آن برای هر چه بهتر کردن فرهنگ ایرانیست.
سیستم ارزش گذاری غلط منجر به سیستم آموزشی غلط می شود. آنچه که کودک ایرانی در مدارس و در خانواده باید یاد بگیرد متاسفانه فاقد بعضی از ضروری ترین نیازهای یک انسان ایرانی است که آن هم ناشی از سیستم غلط ارزش گذاری می باشد. سیستم آموزشی از دو جهت غلط است. 1: آنچه که به فرد یاد می دهند . 2: آنچه که فرد را به یاد گرفتن آن تشویق می کند.
سیستم آموزشی خانواده و مدرسه در ایران سیستم آموزشی بسته و فاقد جندجانبه نگریست. به این معنی که کودک در این سیستم آموزشی فرصت امتحان بعضی از استعدادهای خود را نمی یابد و به نوعی در بسیاری از استعدادهای خود سرکوب می شود و از طرف دیگر فرد به علت فرهنگ غلط ارزش گذاری از رفتن به سوی استعدادها و آرزوهای خود ناامید می شود .
یک: آنچه که به فرد یاد می دهند: به طور مثال توانایی کار گروهی در ایرانیان به علت فقدان کارهای گروهی در دبستان ها و سایر مقاطع دچار نخوت و افول می شود و کلاًَ نوجوان در سیستم آموزشی ایران یاد می گیرد که فردی عمل کند. در کنار آن دانش آموز ایرانی در مدرسه یاد نمی گیرد که چگونه رفتار خود را برای کار کردن با جمع پیچیده و منعطف کند و همین عدم آموزش منجر به آن میشود که فرد در محیط های کار آینده خود به مشکل بر بخورد.